تاریخچه کتاب و کتابخانه در عهد باستان
از خرابههای شهرهای باستانی سومریان چنین برمیآید که سومریان در حدود 2700 سال
پیش از میلاد کتابخانههای شخصی ، مذهبی و دولتی بر پا کرده بودند، مشهور است که
کتابخانه « تلو» مجموعهای متجاوز از 30000 لوحه گلین داشته است ، تمدن سومریان از
3500 سال پیش از میلاد پا گرفت و در عهد طلایی « اور » شکوفا شد .
مورخان سومری ثبت تاریخ جاری و بازسازی داستان گذشتهشان را آغاز
کردند . کهنترین نظام نگارش شناختهشده « خط میخی » است و اعتبار سومریها به سبب
ابداع این خط و خدمت بزرگ آنها به بشریت است.
برای نوشتن از قلم فلزی و تیزی ( به شکل میخ ) استفاده میکردند و بر
موادی چون گل نرم، عاج یا چوب مینوشتند. برای این منظور کاتبانی تربیتشده وجود
داشتند و پس از نوشتن گل نرم را میپختند تا سخت شود قطعات گل پخته بهصورت لوحه ،
نخستین کتابهایی است که تاکنون کشف کردهاند . چون لوحههایی ابزار ثبت اطلاعات
تجاری ، آثار مذهبی شامل دعاها ، مناسک، علائم جادویی، افسانههای مقدس و حکایات و
روایات قومی و ملی بودند.
میبینیم که برای این لوحه ادبیات ، اندیشههای اجتماعی، سیاسی و
فلسفی خود را حفظ کردهاند و در میان مواد حفاریشده از خرابههای شهرهای باستانی
سومری لوحههایی وجود دارد که قطعات ادبی هزاران سال کهنتر از ایلیاد در آنها
نقش بسته است.
سومریان کهنترین ادبیات شناختهشده انسان را تدوین کردند( موکهر
جی،1375،ص81) از تمامی متونی که بر گل یا مواد مناسب نگاشته است و تاکنون بهدستآمده
درمییابیم که 95 در صد این متون به امر بازرگانی ، اداری و حقوقی ارتباط دارند .
فرهنگ سومری برای مدتی بیش از 1500 سال یعنی از نیمه هزاره چهارم تا
آغاز هزاره دوم پیش از میلاد بر سرزمین« رافدین» سیطره داشت. درازای این تاریخ ،
نویسندگان سومری توانستند شمار بسیاری از متون را در موضوعات مختلف و در نسخههای
متعدد به نگارش درآورند . برخی از افسانههای رایج مانند داستان « دلاور ناکام
گیلگمشن » در نسخههای فراوان و روایتهای گوناگون بهجامانده است
.(استیویچ1373ص26) .
سومریان این گل نوشتهها را در معابد یا کاخهای سلطنتی یا مدارس حفظ
میکردند( همان 1373ص 27) در حقیقت سومریان نخستین کسانی بودند که این دستاوردها
را به این هدف روشن یعنی حفظ آن برای نسلهای آینده ثبت کردند. بهعبارتدیگر سومریان
کسانی بودند که به کتاب نقشی اختصاص دادند که تا به امروز با آن در ارتباط است .
بدین معنا که دستاوردهای فرهنگی و فناوری انسان را پاس دارد و پاسخگوی اهداف
قانونی و آموزشی و دیگر نیازهای روزانه او باشد. ( همان1373،ص 29).
پس از سومریان به تمدن بابلیان میرسیم . بابلیان نوشتن خط میخی و
همه دانشهای ریاضی و ستارهشناسی و غیره را از سومریان آموختند . کتابخانههایی
در معابد و قصرها وجود داشتند و یکی از مهمترین و بهترین نمونههای آنها
کتابخانه « بورسیپا » بود که یکی از شاخصترین کتابخانههای عصر باستان بود. از مهمترین
آثار باقیمانده از تمدن بابلیان میتوان « قانون حمورابی» را نام برد.(
همان1373،ص31،30) .
کتابخانههای
آشوریان
پادشاهی آشوریان همزمان با فرمانروایی بابلیان بود. مشهور است که کتابداری بهمنزله
یک پیشه به آن دوران بازمیگردد . آشور بانیپال که از سال 626 تا 668 پیش از میلاد
میزیست ، نخستین مفسر کار کتابداری در نظر گرفته میشود وی در شهر نینوا کتابخانهای
بزرگ تأسیس کرد و کاتبانی را به کتابخانه بورسیپا گسیل داشت تا لوحههای گلی را
استنساخ و نوشتههای موجود در آنجا به کتابخانه نینوا منتقل کنند.( یتز،1989ص4) .
«آشور بانیپال » را باید بهحق کتابدار پادشاه باستانی تاریخ تمدن
نامید. در تاریخ کتابخانه برای نخستین بار در کتابخانه نینوا به فهرست برمیخوریم
. لوحهها بانظمی منطقی برحسب موضوع یا نوع مرتبشده و هر یک نشانه شناسایی داشت و
سیاهه محتوا هر اتاقک یا حجره که بر سر در آن کندهکاریشده بود در فهرست نیز
مندرج بود . کتابخانه آشور بانیپال در نینوا تصویر کموبیش کاملی از رشد و پیشرفت
نگارش و شکل و شیوه نگهداری میراث انسانی در فرهنگ سومری ، بابلی و آشوری را طی
ادوار آغاز تاریخ در اختیار میگذارد .
« گیتز» در همین ارتباط اظهار میدارد که اگر سهم سومریان در تمدن
بشر اختراع خط و نگارش و سهم بابلیان قانون بود ، عطیه آشوریان به آیندگان
کتابخانه سازماندهی شده به شمار میرود. پس از مرگ آشور بانیپال کتابخانه به حیات
خود ادامه داد تا اینکه در سال612 پیش از میلاد (میدی کیازاس) نینوا را تخریب کرد
و پسازآن شهر تجدید بنا نشد . به همین دلیل باستان شناسان توانستند باقیمانده
کتابخانه آشوریان را به همان شکلی که سربازان میدی ترک کرده بودند کشف کنند. (
استیویچ 1373ص 42).
مصریان
تمدن باستان مصریان همزمان با تمدنهای سومریان و بابلی و آشوریان شکوفا شد اما
کار مصریان ازنظر شکل کتاب و مواد نوشتنی با آنها تفاوت بسیار داشت. ماده نوشتنی
آن برگ « پاپیروس» بود . از قلممو مانندی بهمنزله ابزار نگارش استفاده میشد و
شکل کتاب آنها طومار پاپیروس نام داشت و نگارش آنها به خط تصویری ( هیروگلیف)
انجام میگرفت ( موکهرجی 1375ص 82) .
مصریان خود کتاب را چنان بزرگ میداشتند که گویی آن را میپرستیدند .
برای مثال دریکی از متون دیدگاه ژرفی را پیرامون ارزش در سخن نگارش یافته میخوانیم
:« انسان میمیرد و جنازه او به خاک تبدیل میشود و همه هم روزگاران او چهره در
نقاب خاک میکشند و این کتاب است که یاد او را از زبانی به زبان دیگر انتقال میدهد
. نگارش سودمندتر از یکخانه ساختهشده با یک صومعه در غرب یا از یک قلعه شکستناپذیر
یا یک بت در یک معبد است».(1373ص53)
طومارهای پاپیروس معمولاً در کوزه دهانگشاد ( خم) گلی یا استوانههای
فلزی دارای نشانههای شناسایی نگهداری میشد. قدیمیترین کتاب مصری و مشهورترین
کتاب عالم به نام « پاپیروس پرس» که قبل از سال 2880 پیش از میلاد به نگارش درآمد
، اکنون در کتابخانه ملی پاریس نگهداری میشود. ( موکهرجی، 1375، ص83) .
در پرتو آبوهوای بسیار مناسب مصر ، بسیاری از طومارهای پاپیروس بهویژه
در گورستانها و بقایای معابد و حتی در خانههای شخصی محفوظ مانده است. کتاب نگارش
یافته به ورق پاپیروس در مصر شکل طومار داشت( استویچ 1373 ص55).
به نظر میرسد تنها نوشتههایی که به تعداد فراوان در مصر استنساخ میشد
و به معرض فروش میآمد مرده نامهها بود . مرده نامه عبارت بوده است از مجموعههایی
با متون مختلف که به سحر و جادو مربوط میشد و از آنها انتظار میرفته است که
آسایش مدفون را در گور تأمین نماید. (همان،ص55)
زیباترین نمونههای این مرده نامهها به نقاشیهای رنگارنگی زینت
یافته بود که مناظری از زندگی انسان مدفونشده را در گورنشان میداد . بسیاری
اوقات گفته میشود که این مرده نامهها کهنترین نگاشتههای مصور در جهان هستند .
این مرده نامهها از سوی کاهنان نوشته میشد. آنها در نسخههایی که برای فروش در
بازار فراهم میآوردند جایی را خالی میگذاشتند تا در آن نام شخص متوفا را بنویسد.
نسبت مرده نامه بهکل کتابها در مصر95% بود.( همان ،ص57).
کتابخانه
اسکندریه
شاید بتوان بزرگترین دستاورد تاریخی کتابخانه دوران باستان را تأسیس کتابخانه
اسکندریه مصر دانست . میان کتابخانههای نینوا و اسکندریه شباهتهای فراوانی وجود
دارد ، هر دو نهادهایی با ویژگی جهانی بودند که شاهزادگان حاکم آنها را بنیاد
نهادند هرچند اختلافات زیادی میان مواد نوشتنی و شکل کتاب آنها به چشم میخورد .
در نینوا لوحههای گلی و در اسکندریه طومارهای پاپیروس وجود داشت و چهار قرن میانبر
پایی آنها فاصله بود .
سابقه تشکیل کتابخانه اسکندریه به زمانی برمیگردد که اسکندر بر مصر
تسلط یافت و دستور داد تا در کنار رود نیل شهری بزرگ به نام اسکندریه ایجاد کنند ،
به دلیل علاقه فراوان وی به کتاب و هنر، بسیاری از عالمان و دانشمندان در آنجا جمع
شدند . پس از مرگ اسکندر بطلمیوس اول جانشین وی شد و دستور داد تا بزرگترین
کتابخانه آن زمان در اسکندریه ساخته شود در آنجا دو کتابخانه به وجود آمد اولی در ناحیهای
به نام« موزه» که حدود200 هزار طومار پاپیروس داشت بهعنوان بخش اساسی آکادمی
دانشمندان و با حمایت بطلمیوس اول ساخته شد. مشهور است که هر کشتیای که در بندر
اسکندریه لنگر میانداخت کتابهای داخل آن را به کتابخانه برده و پس از استنساخ از
روی آن به داخل گشتی برگردانده میشد. در هنگام حمله و تسلط رومیها ، این
کتابخانه حدود 700 هزار طومار پاپیروس داشت که از سراسر جهان گردآوری و به زبانهای
مصری ، لاتین و دیگر زبانها نوشتهشده بودند- دومین کتابخانه در اسکندریه در
ناحیه« سراپیوم » که بطلمیوس سوم آن را ایجاد کرده بود در معبد« سراپیس» قرار داشت
که در حدود100 هزار طومار پاپیروس داشت.( مزینانی 1379ص98) .
از زمان سقوط اسکندریه تاکنون ازنظر اندازه چنین مجموعهای حتی در
فرهنگ غربی یا در دوره فرهنگی هم تکرار نشده است . کتابخانههای اسکندریه نظر
مردان مشهور تاریخ را به خود جلب نمودند . در میان کتابداران آن میتوان از«
دمتریوس، زنودوتوس، اراتوستن، آپولونیوس، کالیما خوس» و بلندمرتبگان دیگر را نام
برد.
روشن است که کتابداران اسکندریه دانشوران بزرگی بودند و کتابداری کار
فرعی آنها به شمار میآمد . آنها به گردآوری کتابها و منابع اصیل میپرداختند ،
آنها را فهرستنویسی میکردند و به تهیه « کتابشناسیها» دست میزدند. همچنین
ویرایش کتابها ، ترجمه آنها، نوشتن ادبیات و آثار خود و سرپرستی مرکز کتابت را
نیز بر عهده داشتند . به قولی در تاریخ کتابداری زمانی بود که کتابداران از
بیشترین حرمت و احترام برخوردار بودند . افرادی بسیار مقتدر و متولیان آموزش به
شمار میآمدند. برای مشاهده اوج این دوران باید به عزت اسکندریه باستان اندیشید (
موکهر جی 1375ص84) .
کتابخانه موزه را 47 سال قبل از میلاد مسیح « ژولیوس سزار» رومی به
آتش کشید. کتابخانه سراپیوم نیز تحت سلطه « تئو دوسیوس کبیر» 395 سال بعد از میلاد
که بسیاری از معابد بتپرستان را ریشهکن کرد از بین رفت. بههرحال آنچه از کتابخانههای
اسکندریه باقیمانده بود پس از فتح مصر بهوسیله مسلمانان بهطورکلی از بین رفت.(
1379ص 99) .
منابع
1-استیویچ، الکساندر، کتاب در پویه تاریخ ، ترجمه حمیدرضا آژیر :
مشهد؛ بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس 1373
2-مزینانی، علی،کتابخانه و کتابداری ، تهران، سمت1379
3-موکهرجی،ا،ک؛ تاریخ و فلسفه کتابداری ، ترجمه اسدالله آزاد معاونت
فرهنگی آستان قدس رضوی 1375
به نقل از اطلاعات علمي
نظر بدهید